hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

این پست رو نوشتم چون احساس میکردم یه حرف هایی نگفته مونده. 

باتوجه به کامنت بچه ها فهمیدم هرکسی در مورد روابط ما چه نظری داره.انتظارش رو هم داشتم.اما خوبی اش این بود که طعم شیرین مخالفت رو چشیدم.حالا اگه کسی جلوم وایسه و بگه شما به درد هم نمیخورین میتونم جوابش رو بدم. 

فعلا تنها تصمیمی که گرفتم اینه که دیگه رمان ننویسم.آخه برای گفتن نظرم اینجا رو انتخاب کردم.میخواستم بدونم چند نفر موافقن.وقتی حرفای بچه ها رو شنیدم دیدم...نمیدونم چه جوری بگم.دارم کم میارم. 

حالا شما فکرش رو بکنین اینجا چهار پنج تا مخالف بیشتر ندارم.وقتی رمانم چاپ بشه چند نفر مخالفت میکنن.فکر میکنم با یه آدمایی طرفم که یه سری عقایدی دارن که مثل من عقایدشون واسشون ارزشمنده.من هم دارم واسه این عقیده ام مبارزه میکنم.یه جنگ ایدئولوژی(نمیدونم جمله ام رو درست گفتم یا نه) 

فکر میکنم دیگران حتی حاضر نیستن حرفهای طرف مقابل رو بشنون.بابا ایها الناس چرا نمیخواین قبول کنین که هرکی میگه عشق نباید بگین هوس.کی میخواین قبول کنین عشق وجود داره.حتی تو یه دوستیه اینترنتی. 

نکته:اینجا دوطرفه بودن مورد نظرم نیست.اون یه بحث جداست.اینجا منظور عشق خالصه.چه از طرف دختر چه پسر چه هردو. 

معلوم نیست با نوشتن این پست چند نفر وب رو بستن.چند نفر آماده ی حمله اند.چند نفر با سلاح وارد شدن.وچندتاهم از قبل موضع گرفتن وحالا دارن اینجا رو بمب بارون کنن. 

نمیخوام دم مدرسه ای همه رو عصبانی کنم.بحث رو عوض میکنم.میخوام آخر هر پست یه بخش خصوصی بذارم.همه میتونن ببینن اما جواب بعضی کامنت ها رو که فکر میکنم مهم ترن اینجا میدم.پس به مناسبت افتتاح این بخش بزن دست قشنگه رو.بیا قر قر قر.حال دست دست دست. 

به نانازی:فکر نمیکنی یه کم تند رفتی.راستی جریان پرتاب کامنت و این حرفها یه شوخی بود.وگرنه کی جرئت داره به مونسی ازین حرفها بزنه.بالاخره یه قلدری گفتن یه مظلومی(این منم)گفتن.مونس جان قضیه اش با ما فرق داره.ایشون که نوجوان نیستن.مثل من بی کله هم نیستن.در این مورد فقط آرزوی خوشبختی میکنیم واسشون.نانازی جون ببخشید 

به مونس:اگه این قسمت بالا رو خوندی تورو خدا نارااحت نشو.فقط یه کم منصف باش وبه من حق بده که بخوام تند حرف زدم.در هر صورت ببخشید. 

به نازنین:نازنین جون این تنها تو نیستی که این مشکل واست پیش اومده.پس تنها نیستی.اما قبول کن که رابطه ی ما یه کم فرق میکنه.بازم ببخشید که فضولی کردم. 

داداش مصطفی:اوشون چند وقتی هست غایبن.پس برای ظهورشون یه صلوات محمدی. 

be rana:inam vase doostam ke nemitoone farsi bekhoone.age in ghesmato nakhooni na man na to na saeed na aziz.jadidan smsam be kharej nemirese.fek konam eshkal az shabakast.vase hamine hey migam zang bezan.bavar kon khodam ham room nemishe hamash to zang bezani.ama khob taghsire man chie ke vaghti be gooshit zang mizanam ya javab nemidi ya khaharam behem gir mide.ya ye chize khareji mige? 

به کیمیای عزیز:نه میتونم offبذارم نه میتونم دریافت کنم.اگه حرفی داری اینجا بزن همه محرمن.همه هم میشناسنت.حالا خواستی هم خودت رو معرفی کن.فقط دعوا نکن.اگه میخوای حرف بزنیم راهی نیست جز اینکه تو وبلاگم نظر بذاری. 

یه سوال:کی مال همه رو خوند؟

نظرات 11 + ارسال نظر
نانازی جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ب.ظ http://ab5648li.blogsky.com

ببین خانوم خانوما! کسی نگفته که تو سن و سال تو عشق وجود نداره و کلا هوس هست و این حرفا! کسی اصلا با این قسمت ماجرا مشکلی نداره ! عشقه دیگه حالیش نیست اجازه مجازه هم نمیگیره یهو سرشو میندازه میره تو دل آدم به سند و سال و عقل و فهم آدمیزاد هم کاری نداره ! من به شخصه مشکلم تو هستی! آره تو! تویی که داری این همه عشق رو نفله میکنی ! حرومش میکنی ! حیف و میل میکنی! هیچ فکر کردی کجا داری این نهال رو میکاری؟ اصلا به بار میشینه؟ پس تکلیف دلت چی؟ همه چی که مال خودت نیست . دل آدما امانت هست باید قدرش رو بدونی همین طوری ادم دلش رو تیکه پاره میکنه!؟!؟
درضمن بنده کماکان روی نظرم استوار هستم و یه دست کتک جانانه پیش من طلب داری! (خوب من اگه یه کم زود ازدواج میکردم !! فقط یه کم ها..... الان یه دختر اندازه تو داشتم ) من حدودا دو برابر تو سن دارم !!

شما اگه دستتون به من رسید چشم.صورت من در اختیار شماست.بزن نابودش کن.اما ر مورد عشق.فکر نمی کنی داره تو دلای آدما می پوسه؟تو که تازه می گفتی ازدواج با عشق هم زاد ففرقی با ازدواج معمولی نداره.البته من کلا نه با تو مخالفم نه با سعید.من با این که هرکی می رسه یا میگه هوسه یا میگه دو نفر که هم رو دوست دارن باید ازدواج کنن مخالفم.
اگه با من مشکل داری راحتت میذارم.

نانازی جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:48 ب.ظ http://ab5648li.blogsky.com

راستی اونی هم که تند میره شما هستید خانوم خانوما! زودی درش رو تخته میکنه و دنیای ادبیات رو محروم میکنه وقتی بهت میگن نوجوونی نباید بهت بربخوره ! این یه دورانه ! من خودم عین همین دوران رو گذروندم ! از رمانهای قسمت بندی شده که سر کلاسای جبر مینوشتم و بچه ها دست به دست می گردوندند. از دست نوشته ها از ..... این دفه که اومدم ایران یه مقداری از دست نوشته هام رو توی نت وارد میکنم تا ببینی دنیای نوجوونی همینطوریه ! تیز و تند و دردناکه ! آدم بی تحمل میشه ! دل نازک میشه ! زود میشکنه !
خوب حالا درست حسابی برو درست رو بخون! بذار ما هم به کار و زندگیمون برسیم

شما سهم ما رو هم در دنیای ادبیات ادا کردی.تو اون دنیا جایی واسه به قول شما نوجوون ها نیست.دارم درسم رو هم میخونم با اجازه تون.اما اونایی که خوندن به کجا رسیدن؟

مونس شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 05:22 ب.ظ

فعلا درحال کنترل خشم هستم. چیزی نگم بهتره. نگران نباش تو رو بخشیدم اما لطف کن دیگه از این شوخیا با من نکن. هیچ خوشم نمیاد اونوقت یه چیزی میگم تو هم ناراحت میشی

اکشال نداره.توقع هرچیزی رو داشتم.آخه کسی تا حالا بهت ازین حرفا نزده بود اینه که هنوز عادت نداری.اگه نانازی خانوم چند تا ازون کامنت ها واست بذاره می فهمی چی میگم.bye for ever

مصطفی سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:45 ب.ظ

سلام
سال نو مبارک
هر چند که برای عید مبارکی همجین یه کمی دیره
اما به جون عزیزت چند روز قبل از عید کامپیوترم ریخت به هم عید هم حال تعمیرش رو نداشتم.. تازه دو روز پیش درست شد ...در نتیجه تمام آدرسها هم دود شد.... آدرس شما رو توی ذهنم داشتم برای همین گفتم بیام هم مطالب قشنگت رو بخونم هم حال عزیزت رو بپرسم و هم ببینم آدرس لیلا رو داری یا نه؟
در ضمن بگم که حالا میتونی به مناسبت ظهور من صلوات بفرستی
امیدوارم امسال سال خوبی برای شما باشه
فعلا :بای

سلام داداشی.چه عجب.آدرس لیلا رو یادم رفته.فقط یادمه خانوم مهندسا داشت.عزیزم هم خوبه سلام میرسونه.شما چه طور؟چه خبر از جناب اسب؟هنوز جفتک نپرونده؟اگه جفتک پروند ما رو هم دعوت کن.یه داداش مصطظفی که بیشتر نداریم

مصطفی شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ق.ظ

سلام به آبجی خوبم
اولا عجب به مرامت ( جمالت رو که زیارت نکردیم )
دوما اگه برات پیام نذاشتم (مخصوصا سال نو را)علتش رو هم نوشتم
سوما امیدوارم هم عزیزت دماغش چاق باشه هم جونت سلامت
چهارما جناب اسب (سم طلای کی بوده که بخواد برا داداشت جفتک بپرونه
پنجمندش خدا نگهدار آبجی خوبم باشه
فعلا :بای

سلام.جمال کجا بود برادر؟
اکشال نداره.ولی راضی باش پشت سرت گفتم این داداش ما هم بسی خرخون است.تا ترم شروع شد دیگه بی خیال اینترنت شد.
لیلا رو یافتی؟
عزیزم رو اگه شما ازش باخبری ماهم باخبر.دیگه هم ازش نپرس.خب؟الان این رو با مظلومیت گفتم.همونplzخودمون.
بای

مونس شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:45 ب.ظ

یلدا خانوم درچه حاله؟

در حال قهر

مصطفی سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:26 ق.ظ

سلام آبجی
با آدرسی که دادی پیداش کردم
از فردا هم میافتم دنبال plz بلکه خبری یافتیم و به عرض ملوکانه رساندیم
در ضمن طایفه اناث و مظلومیت؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که به کتم نمیره
ایام خوبی را برات آرزو میکنم
بای

گشتم نبود نگرد نیست.میگم یه کم ذیر نیست واسه این دعا؟
وااااااا.از من چیزی جز مظلومیت تاریخ بشر ندیده.شما رو نمیدونم.الله اعلم

مونس پنج‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 08:20 ب.ظ

هروقت آشنتی کردی در کلبه سفید به روت بازه

ببین من نه اهل قهرم ونه ناز کردن.اما جریان تو ولیلی فرق داره.من تو عمرم انقدر خورد نشده بودم.نمی تونم قبول کنم که وقتی سعید تنهام گذاشت همه فراموشم کردن.۱نفر نخواست من رو بفهمه.هیچ کس.
همه فقط گفتن که ما اشتباه کردیم.حتی هیچکی نخواست کمکم کنه باهاش ۱بار حرف بزنم.آخه نمیتونم بهش smsبدم که onشه.فقط انتظار میکشم.
حق ندارم ناراحت باشم؟

مصطفی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 03:38 ب.ظ

ابجی جون
اینکه برا کسی ایام خوبی را آرزو کنی توی کدام کتاب یا حدیثی خوندی که وقت و موقعیت داره؟
شما جماعت اناث به چی اعتراف کردین که این دومیش باشه؟
بهر حال اگر شما مصداق این ادعا باشید هم نوبری هم استثنایی و هم بی مانند
فعلا بای

آخه دعات فرم دعاهای دم عیدی بود.حالا چرا میزنی؟من به خیلی چیزا اعتراف کردم.مثل اینکه سعید هیچ وقت من رو دوست نداشت.ومن اشتباه کردم.
بازم بگم؟فکر میکنم به اندازه ی کافی حالم گرفته شد.بای

سارا یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:17 ب.ظ


goli kheyli khoub boud

مصطفی شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام
برات ایمیل زدم
فعلا بای

ببخشید ایمیلتون نیومد.لطفا همینجا بگید.کامنت خصوصی بذارین.خودم میخوانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد