hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

نمیدونم اومدم که چی بگم.فقط رفتم تو وب پریا جون و هوس نوشتن کردم.الان خونه انقدر ساکت و آرومه که صدای دکمه ها تو فضا میپیچه.همه خوابن.من هم انتظار میکشم.نمیدونم تا کی.مهم نیست.مهم اینه که دیگه نمیخوام زود قضاوت کنم.دیگه نمیخوام دروغهاشون رو باور کنم. 

الان حدودا ۳ساعته اینجا نشستم.میدونین دقیقا چی کار میکنم.وبلاگ رو باز میکنم.یه نظر از داداش گلم دارم.جواب میدم.و صفحه رو میندم که تا بیام دوباره بازش کنم یکی دیگه بیاد نظر بذاره.f.a.c.e.b.o.o.k.رو باز میکنم.هنوز همون ۴تا درخواست هست که آتیشم میزنه.اسم دوست کیمیا(همون که یه مدت فکر میکردم کیمیاست و من و یه دختر دیگه رو به بازی گرفتن)و فامیل کیمیا با یه عکس دست. 

سر درنمیارم.این یه امتحانه؟یعنی باید از روی عکس دستش بشناسمش؟منظورش چیه؟میخواد دوباره نگرانم کنه؟چرا اسم روستش رو نوشته؟مگه قرار نبود کیمیا من رو addکنه؟پس این اسم اسم کیمیاست؟پس من رقیب رعنا شدم؟پس من داشتم به عشقم خواهش میکردم که جواب یه دختر دیگه رو بده؟ 

نمیدونم بایدaceptکنم یا نه.فقط این سوالا تو دهنم میچرخن.میرم سر گوشی.میدونم که اون به من smsنمیده.اما باز گوشی رو میچسبونم به قلبم.تا اگه زنگ زد صداش رو بشنوه.اما زنگ نمیزنه.اینبار آی دی رو باز میکنم.کسی پیامی نذاشته اما باز یه عالمه ایمیل دارم.مثل همیشه بی جواب میمونن.چون میدونم کیمیا ایمیل نمیزنه. 

یاهو رو میبندم.میگم نکنه ایمیلای اون باشه.ایمیل ها رو چک میکنم.همه اش مربوط به f.a.c.e.b.o.o.k. و درخواست های adde.دوباره اون درخواست.روش کلیک میکنم.عکس همون دست با اسم دوست کیمیا و فامیل خود کیمیا....... 

و تا ۳ساعت همه ی این چیزا تکرار میشن.دیگه دیر شده.امروز هم نیودم.الان دیگه سرکاره. 

بازم باید دست به دامن خدا بسم.بهس بگم نذار دوباره بشکنم.کمکم کن تا به همه نشون بدم 

ما هم رو دوست داریم......خدایا کمکم کن. 

کیمیااااااااااااا.کجای؟

نظرات 23 + ارسال نظر
خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ

Yalda yeseri comment to post ghablit gozoshtam, onja ro ham dobare bekhon.
ya Hagh

من همه رو خوندم.و جواب هم دادم.
راستی راجع به این پست نظری نداری.نه؟

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:03 ب.ظ

اتفاقا عاشق این جور جریانتم، شیخ سنعن هم به همین شکل بوده، اصلاً خدا انسان هارو برا همین زوج آفریده.
من فقط هشدار دادم، و تا جایی که بتونم باهاتم.

بلا چیز عجیب بود؟ یعنی مارو به خواهری قبول نداری؟

پس چرا میگی گناهه؟
اونا که حتی رابطه ی .ج.ن.س.ی. هم داشتن .البته منم مثل همه با این رابطه ها۱۰۰در صد مخالفم اما خودت که دیدی به عشق رسید.

سوالت رو نفهمیدم

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:05 ب.ظ

منظورم از "چیز" ، "چی" بود، یعنی چی عجیب بود؟

بازهم نفهمیدم.گیر من سر چیز نیست.من گفتم عجیبه؟من گفتم تو رو به خواهری قبول ندارم؟

آلیس چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:28 ب.ظ http://www.jahizieh.mihanblog.ir

سلام یلدا جان خوبی عزیزم بخدا شرمنده نمیدونم چرا همه چی دست به دست هم می ده که من دیر به دیر بیام این روزا هم که می دونی بازار کنکوریها داغه و ما هم به خاطر شغلمون این روزا سرمون خیلی شلوغه تا میام یکم تو اینترنت بگردم واسه خودم یهو می ریزن سرمون شما به بزرگی خودت ببخش حالا برم بخونم ببینم چه خبره

سلام عزیزم.مزاحمت نمیشم.فقط دلم تنگ شده بود واست

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:32 ب.ظ

خوب منم میگم چی عجیبه؟

مگه من گفتم عجیبه؟

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:33 ب.ظ

آقا اونم منظورم شیخ صنعان بود،بدین وسیله تصحیح میکنم

فرقی هم نکرد.چون من داستانش رو نشنیدم

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:43 ب.ظ

آخه چرا اینقدر منو حرص میدی، پیر شدم از دست تو، من کی گفتم گناه کاری؟
بعدشم شما ها چرا حرفای منو نمیفهمید [گریه] آخه من به کی بگم دردمو، خداااااااااااااااااااااا

بله گناه داره دراز کشیده قران بخونی، ولی خیلی ها باور ندارن، مسه شما ها،
ما گفتیم بالا ترین احترام رو باید بخدا گذاشت، حالا بقیش با خودتون.
حالا شما اینارو قبول نداری، من چیکار کنم؟ کاری از دستم بر نمیاد به جز گفتن، حالا شما خواه پند گیر خواه ملال :))

پس یعنی کسی که نمیتونه بشینه کلا قرآن رو بی خیال شه؟
ای خدا خب حرفت منطقی نیست عزیزم.
خواهر ناراحت نشو.راجغع به این پست نظری نداری؟

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:52 ب.ظ

اصلا میدونی چیه، من فارسیم خوب نیست، این یعنی چی؟

عجب.خواهر عزیز؟نمیدونم چی بگم.
میشود توضیح بدین ما شیر فهم شیم؟!


چه حالی داریم میکنیم ها!!
بوس

من این رو گفتم؟تو کدوم کامنت؟
هی من رو حرصبده خودت حال کن

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ب.ظ

این نظر منه، سعی میکنم همیشه برا خدا هم وقت داشته باشم هم احترام.
هیچ اجباری نیست که شما هم همینطور باشی، ولی میگم اگه احترام بزاری خدا دوست داره بندش بهش احترام بزاره، همین.
اوس کریم ،کریم تر از این حرفاس، شما هرجوری حال میکنی عمل کن.

بوس به توان 2

خب هرکی نظر خودش رو داره عزیزم.ما کلا با خدا عشق میکنیم.آداب و رسومم نداره.
یه جور صمیمیته.
بوووووووووس

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ

حالا بریم سر این پستت، جون یلدا نفهمیدم چی میخواستی بگی!!!
کسی مزاحمت میشه؟ (جون من آدرس بده میدم شکمشو سفره کنن،بیارن خدمتتون)
نه ولی جداً، چون در جریان صحبتت با کیمیا نیستم،نفهمیدم اون دختره کیه، تو به کیمیا گفتی چی کار کنه؟
یه ذره واضح تر بگو بفهمیم.

اون دختره کسیه که با دوست کیمیا(دوستش پسره فکر بد نکن)دوست بود.و از هم بیخبر بودن.من به دوست کیمیا گفتم که جواب دختره رو چرا نمیده؟بعد یکی به من گفت کیمیا و دوستش یه نفرن.یعنی من داشتم زور میزدم تا کیمیا به یکی دیگه برسه.
عزیزم سوال کردن و ندانستن که خطا نیست.هرچی میخوای بپرس(انقدر حال میکنم در مورد عشقم سوال کنن)

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ب.ظ

یلدا تو با بقیه فرق داری (از نوع خوب)
بوس به توان بغل

منظورت اینه بقیه خوب من بد؟
دو پهلو حرف نزن عزیز دلم.

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 ب.ظ

خیلی با مزه ای، خوردنیی

وا!شاید اشتباه گرفتی.
چی شد به این نتیجه رسیدی فدات شم؟

خواهری چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ب.ظ

والا چی بگم، پیگیری کن ببین به کجا می رسی، اونی که بهت گفته، سره کارت نزاشته؟
یا یکی باهمون اسم رفته یه ایدی رو face book درست کرده!!؟
حالا که دوست داری بپرسن، خوب خودت بگو دیگه، چجور پسریه؟ مذهبی؟ چند سالشه؟ چیکار میکنه؟ درس میخونه؟ کار میکنه؟

آخ قربونت برم که من رو فهمیدی.
دنبالش هستم.فعلا باهاش قهرم تا قضیه معلوم بشه(بیچاره عشقم)

مهربون و بد اخلاق.لجبازتر از خودم.تعصبی وبی غیرت.
عقایدش بیشتر شکل توئه تا من.مثلا به راز اعتقاد نداره.میگه ما به هم نمیرسیم.اما من میگم اگه بخوایم میشه.
۲۱ و نیم.کار میکنه.شغل آزاد داره.متاسفانه درس رو ول کرده.من هم واسه همین بهش گفتم هیچ وقت حاضر نمیشم باهاش.....

معصومه پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ق.ظ http://ordibehesht1369.blogfa.com

زندگی همینه...فقط یه نفر میتونه درستش کنه..اونم اون بالاییه..تو سخت نگیر اونم سخت جوابتو نمیده..آسونه آسون..

من آسون گرفتم.اما دیگران سختش میکنن.مثلا تو عشقم بارها شده ازش بیخبر بودم یا سوتفاهم شده.من کم کم باهاش کنار اومدم.اما کنایه های دیگران چیزی نیست که بشه راحت تحمل کرد.

خواهری پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:02 ب.ظ

من برا ختم این بحثها، سؤالی رو که از آیت الله خامنه ای پرسیدن اینجا میزارم ، اگه سؤال دیگیه داشتین همونجا بپرسین بهتون جواب میدان.
از این دوتا لینک هم استفاده کنید،مفیدن:

 http://leader.ir/tree/index.php?catid=5
http://leader.ir/tree/index.php?catid=49

این هم خیلی مفیده:
http://www.pasokhgoo.ir/

س: ارتباط با نامحرم (مکاتبه، گفتگو، ارتباط اینترنتى و...) چه حکمى‏ دارد؟
ج) هر گونه ارتباطى که خارج از ضوابط و احکام شرعى باشد و یا مفسده اى بر آن مترتب شود، جایز نیست.

(فقط یه چیز بگم، زیاد به نفستون اعتماد نکنید، نگید ما صحبت میکنم چون از خودمون مطمئنیم که چیزی نمیشه)

*در ضمن علی آقا،اگه من بد صحبت کردم ببخشید، شما روحتون بزرگه.

خارج از ضوابط و احکام شرعی یعنی چی؟
منظورت از مفسده چیه؟
ببین ما چجوری میتونیم گناه کنیم طوری که حتی عکسم رو ندیده؟نکنه منظورت اینه که با چت کردن.....کنیم؟

خواهری پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:07 ب.ظ

یلدا،چجوری هم تعصبیه هم بی غیرت؟؟
-منظورت از راز چیه؟

قبلش میگی :
میگه ما به هم نمیرسیم.اما من میگم اگه بخوایم میشه.
بعدش میگی:
حاضر نمیشم باهاش..... چی؟ ازدواج کنی؟

یعنی وقتی پسرا واسم کامنت میذارن دعوام میکنه.اما یه اون روزی که یه پسری بهش گفته بود من میخوام با یلدا دوست بشم گفته بود مواظبش باش(واسه همین حرفش باهاش قهرم.مگه من مال اونم که اینجوری میگه؟)
منظورم اینه که اگه هردوتامون واقعا از ته دل بخوایم میشه.اما من چون بعضی از اخلاقاش رو نمیپسندم حاضر نیستم باهاش همون چیز....

خواهری پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:24 ب.ظ

yalda ino ham bekhon:
http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/1655

الان

علی تنهاست پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:52 ب.ظ

خانم خواهری سلام

شما لطف دارین... اگر من هم طوری صحبت کردم که باعث کدورت شده یا لحن صحبت هام خوب نبود ببخشید

در پناه حق

سلام علی جان.مثل اینکه این کامنتم مال من نست.
بخشید.من میدونم.نه خواهری؟

خواهری پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:36 ب.ظ

inam bara Ali agha:

آیا چت کردن بین دختر و پسر اشکال دارد؟


از نظر شرع مقدس اسلام، هر گونه ارتباط بین دختر و پسر، قبل از ازدواج، اعم از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم، اگر با قصد لذت (جنسی) باشد یا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن ارتباط وجود داشته باشد، جایز نبوده و اشکال دارد. اما ارتباط شغلی ، حرفه ای و علمی و تحصیلی، اگر باعث فتنه و مفسده نشود و موازین شرع در آن رعایت شود، اشکال ندارد.

بابا اگه با این قصدی که تو میگی نباشه چی؟خودت که میگی من اعتماد به نفسم زیاده و زیادی به خودم مطمئنم.
خواهر گلم من ازین کامنتت جوابم رو گرفتم.
فقط ازین فتنه سر ر نمیارم.فتنه منظور یعنی چی؟

خواهری جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:02 ب.ظ

فتنه: همون ترس افتادن به گناه.
آبجی یه پستی چیزی بذار دیگه!

بذار پست هام نظراش زیاد بشه.
من نمیترسم.من قبل از هرکاری مشورت میکنم و کسانی که باهاشون میحرفم مثل تو مواظبم هستن.
عزیز دلم واسه همین چیزا ازت کمک میخوام.
با این حساب یعنی اگه فتنه نباشه گناه نداره؟مفسده یعنی چی اونوقت؟

خواهری جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:01 ب.ظ

مفسده : چیری که موجب بشه آدم به فساد و گناه کشیده بشه.

یلدا اگه درباره مسایل علمی مثل فیزیک کوانتم باشه اشکال نداره!

پس خواهر گلم تو میگی مفسده داره دوستیمون
؟
رابطه ای که از ۱۰۰در صد ۹۰درصدش رو درحال دعوا کردنیم.
اون ۱۰ در صدم....

خواهری جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:09 ب.ظ

راستی عیدت مبارک

خواهری دلم گرفته.عید کیلو چنده؟هیچ کس حاضر نیست کمکم کنه تا حقیقت رو بفهمم.

رها جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.jazirehieraha.blogfa.com

یلدا جانم ممنون ازت به خاطر این که به وبلاگ تازم سر زدی. شادم کردی عجیب

بهم سر بزن . جزو پیوندهام می ذارمت.
یلدا جون تا خدا هست نا امیدی ممنوع
دل قوی دار سحر نزدیک است

عزیزم وقتی اینا از خدا یه غولی ساختن که خیر و صلاحش یعنی عذاب ما.....
من خدا رو دوست دارم.اما نمیدونم چرا اینجوری میشه.واسم دعا میکنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد