hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

تولد

یک سال با هم بودیم.یک سال نزدیکترین دوستای هم بودیم.یک سال من برات حرف میزدم و بی هیچ گلایه ای به حرفام گوش میدادی.یک سال تو غم ها و شادی هام شریک بودی.روز اول فکر نمیکردم دوستیمون انقدر دووم داشته باشه.فکرشم نمیکردم این همه دوستای خوب از طریق تو پیدا کنم.

وبلاگ جونم تولد یک سالگیت مبارککککککککککک.

تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک......زیگ زاگ زیگ زاگ میخونیم با دلی شاد اینم کادوی جشنت تولدت مبارک باد

نظرات 31 + ارسال نظر
KhaHari چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:17 ق.ظ

از قول من بهش تبریک بگو،باعث شد منم یه ابجی پیدا کنم که مثل آب پاک و زلال
Hendese?!

یا حق

ممنون عسیسم.
میگه منم یه خاله ی خوب پیدا کردم.
۱۷

سیاوش چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:01 ب.ظ

آخیش تولدت مبارک... فدات بشم نی نی web یک سالهههه... دایی جون اگه بدونی چقدر خوفیییی... قوبونت بششششششششششم... مامانیتم گل ها... گاهی شیطون می شه تو ازش یاد نگیریها... حالا بدو بیا شماتو فوت ککککننننن...

ممنون دایی جون.خدا نکنه.دای جون واسم کادو چی میخری؟
مامانم که صد البته.اما هیچوقت هم شیطون نمیشه.خیلی هم بچه ی خوبیه.
برین کنار میخوام فوت کنم.فقط موظب اشیای شکستنی تون باشین.محکم بشینین که فوت کردما.
فوووووووووووووووت........
دایی هنوز زنده ای؟

عسل چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ب.ظ

بوووووووس این یکی رو به خودت نگیر این مال نی نی بود ........ولی ناراحت نشی اینو بگیر مامان نی نی....بووووووووووووووووووووس(حال کن از نی نی هم بیشتر دوست دارم بوس تو طولانی تر بود )
من داشتم واسه تاریخ تحقیق می کردم وقتی وبت رو دیدم خودمم تعجب کردم آخه هرچی بگی توش پیدا میشه الا تاریخ البته باید بگم من عاشق تاریخم برا همین براش تحقیق کردم می خواستم خودم بیشتر بدونم وگرنه معلما که دیگه با تحقیق نمره نمیدن من رشتم انسانیه پارسال با معدل 19/09 شاگرد سوم کلاسمون شدم ولی امسال به هزارو یک دلیل کلی تنزل فرمودیم وشدیم 18/66 خب من بچه قائمشهرم ، شهر کوچولوییه ولی خیلی دوسش دارم.........
و اما پاره ای از مسائل خیلی شخصیه و اصلا چیز جالبی نیست که بخوام با گفتنش ناراحتت کنم..... ولی اگه دلت میخواد بدونی بگو بهت میگم ولی اینجا نه وقتی وقت داشتم تو یه کامنت دیگه بهت میگم ولی تایید نکن .....

نی نی هم تشکر میکنه.بوووووووووس.
تاریخ؟بذار ببینم مطلب تاریخی چی داریم؟مطمئنی دنبال یه چیز دیگه نمیگشتی؟(چشمک)
منم یه دوست دارم که عاشق تاریخه.اما من از تاریخ بدم میاد.چون.......
ایول.پس شمالی؟دریا زیاد میری؟اگه رفتی دریا جای من بشین یه دل سیر نگاش کن.
من میخوام بدونم.کلا آدم مشتاقیم.

علی پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ق.ظ

سلام خواهری

تولد یک سالگی وبلاگت مبارک.خیلی خیلی مبارکه

سعی کن خوب تربیتش کنی ها

سلام داداشی.ممنون.من به روش نوین تربیتش کردم.بدون هیچگونه تنبیه بدنی تونستم رامش کنم که هر روز یه ادا در نیاره

معصومه پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ب.ظ http://www.ordibehesht1369.blogfa.com

سلام .. مبارک باشه عزیزم .. ایشاا... 1000 ساله بشه ...

سلام.ممنون.اما تا۱۰۰سال دیگه این باشه من نیستم

پریا جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.blogme.blogfa.com

ای جااااااااانم
مبارکااااا

جوووووووووونم.ممنوووووون عسیسم

پریا جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ

من که میام، تو آپ نمیکنی خو

آخه وقت نمیشه.ایشاا...۲۸ بهمن که امتحانم رو بدم راحت میشم.دعا کن قبول شم

معمار بیکار جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ http://nafisehblue.wordpress.com

مبارک باشه

ممنون.کم حرف شدیا

KhaHari شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 ق.ظ

chie vase man khodeto loos mikoni,hey mian behet tabrik migan,bia javabe in hame ebraze ehsasato bede dige,eeeeeeee.
nakone hatman dar semate abji bozorge bezanam pase kalat ta biay poshte panjere javabe soto kafaro bedi? ha????

از تو یاد گرفتم .میدونی الان چند وقته میام رو یاهو و هرچی التماس میکنم جواب نمیدی؟میدونم هستیا.اما مغرور شدی دیگه.البته ما همه جوره دوستت داریم.
من دارم ژشت صحنه میرقصم.شما هم خواستی بیا.اما در خفا کار میکنیم

آلیس یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.jahizieh.mihanblog.ir

سلام یلدا جون وای تولد آخ جون من دلم لک زده واسه تولد مرسی گلم اومدی پیشم یلدا می دونستی خیلی مهربونی وقتی برام نظر می زاری خیلی خوشحال می شم چون خیلی حرفهای قشنگی میزنی

سلاااااااااااام.خوبییییییی؟هفته ی دیگه تولد دختر داییمه.میخوای توهم بیا.
باید ببخشید خیلی دیر اومدم.اصلا فکرش رو نمیکردم انقدر زود بری خونه ی خودت.من خیلی دیر تبریک گفتم عروس خانوم.
دل به دل راه داره.منم وقتی میبینم نظر گذاشتی خیلی خوشحال میشم.فکر نمیکردم حالا که به جرگه ی متاهلین پیوستی جواب بدی.گفتیم سرت شلوغ شده دیگه.

خواهری دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:28 ق.ظ

سره کاریم؟!
email چی شد پس؟!
هندسه چی شد؟!

نه عزیزم سر کار نیستی.منتها ایمیل رو وقتی میزنم که شما جواب بنده رو رو یاهو بدی.تازه ایمیل قبلیم رو هم جواب ندادی(وقتم نشد راجع به اش بحرفیم)

علی تنهاست دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

سلام خواهری جونم



خیییییییییییلی ممنون

سلام.خواهش میکنم.تولدت مبارک داداشییییییییییی

پریا دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:15 ب.ظ

امتحان چی داری مگه؟!

آزمایشگاه فیزیک

سفید برفی سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:32 ب.ظ http://barfiee.blogfa.com

تولدشو به مالک دوس داشتنیش تبریک میگم

ممنون عزیزم.مرسی که اومدی

ف چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ق.ظ http://www.myloveroza.blogfa.com

www.myloveroza.blogfa.com
سلام
حدود یه ساعت دارم وبلاگت رو می خونم تا ببینم قدر یا بفهمم توان درک نوشته هام رو دارین یا نه که فکر می کنم اگر از روز اول وبلاگ بخونید لذت ببرین...نا گفته هاست!

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:39 ب.ظ

خجالت نمیکشی؟ میآی اینترنت یه سلام به ابجی بزرگت نمیکنی؟!!
خجالت داره،قباهت داره

سلام نمیکنم؟من که خودم رو تیکه پاره میکنم.تو مغرور شدی.دارم میرم مشهد.

خواهری چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:40 ب.ظ

دیگه از لحنم معلوم کی بودش دیگه، اونی که اسم نداشت من بودم

بعله.معلوم بود از ملاطفت کلامت.

زهرا چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ب.ظ

تولد تولد تولدت مبارک ایشالله صد و بیست سال دیگه وبلاگت زنده باشه!!!!!!

چه عجب دوست جون سالگیش رو میذاشتی تبریک بگی.بازم ممنون

خواهری جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ب.ظ

به سلامتی، به علی آقا هم سلام برسون، حرم هم برو خوبه یلدا، برا من هم دعا کن.

چشم.

مصطفی سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام
تولدش مبارک
قسمت نظرات خصوصی وبلاگت رو باز نکردی
اشکالی نداره
اگر شما هم فکر میکنی که مزاحمم
رک و راست بگو.....
تا دیگه مزاحمت نباشم

خدا من رو بکشه که بخوام اینحوری فکر کنم.بابا نظر تاییدی یعنی خصوصی.یعنی شما نظر بذار من میخونم اما تاییدش نمیکنم که بقیه ببینن.آی دی یا شماره ای چیزی از نوشین جون هم طوفا بدین(چه کم اشتها)

خواهری پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ق.ظ

یلدا مگه نگفتی اون روز بر میگردم، پس چی شد؟ اون روز مگه چی شد؟ چرا دیگه نمیات یاهو؟
یلدا کوشی؟ یلدا نگرانت شدم، کوشی؟ خوبی؟
یلدا جون من بگو چی شدی...

ایران یاهو مشکل داره.اون روز هم حالم خوب نبود.اما الان بهترم.
نگران من شدی؟(آیکون ذوق مرگ شدن)
بابا حول نکن تلفنمون یه طرفه شده بود

مصطفی یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 ق.ظ

سلام
یلدا خانم خواهش میکنم این کامنت رو نمایش نده و اگر خواستی جوابی بدی با همان عنوان خانه به دوش برام کامنت بذار در ضمن اسامی رو عوض کن مثلا به جای نوشین بنوبس نسیم متوجه میشم
-----------------------------------------
آیا شما میدانید که من قبلا ازدواج ناموفقی داشتم و معرف نامزدم هم خود نوشین خانم بوده؟ پس حالا دیگه حدس زدن اینکه چرا فلور گفته باید فکر کنم خیلی راحته
اما گلایه من از نوشین اینه که گفت من هیچ دخالتی در این مورد نمیکنم
در مورد آدرس ایمیل نوشین باید توی یادداشتهامو بگردم اگر پیدا کردم برات پیام خصوصی میدم

علی تنهاست دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ق.ظ

سلام

خواهری پست جدید نمیذاری؟

چرا.بذار فرصت کنم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ب.ظ

یلدا........ داری رسما در اینجا رو تخته می کنی که
زود ، تند، سریع بیا مطلب جدید بزار

خواهری بودی دیگه؟
نه بابا.کجا برم این همه دوست خوب پیدا کنم.چشم.الساعه

معصومه سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:29 ب.ظ http://www.ordibehesht1369.blogfa.com

سلام

خانه به دوش سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:44 ب.ظ

خودم این رو میدونستم.منظورتون همون آتوساست؟
این جوابی هم که در مورد ایمیل نسیم جون دادین یعنی ایننکه نمیخواین بدین و یه جورایی این فضولی ها به من نیومده و باید خجالت بکشم و قباحت داره و این حرفا.
راجع به زن داداش آینده مون هم که امیدواااااااااارم(این یعنی خیلی امیدوارم)و آرزو میکنم که اگه واقعا تونسته دلتون رو بلرزونه و دوسش دارین زود زود عروسی بگیرین و ما رو هم دعوت کنین.اگه بخواین دعوت نکنین دعا میکنم جوابتون رو نده(آیکون خباثت)
راستش وقتی حرفاتون رو خوندم داشتم با خودم فکر میکردم که داستان شما به خیر و خوشی تموم شه و زودتر پاشین با فلفلی برین سر خونه زندگیتون.باور کنین وقتی به این موضوع فکر کردم انقدر خوشحال شدم که مامانم پرسید داری به چی میخندی؟
از من یاد بگیرید600خط کامنت میذارم.این که دیگه smsنیست نشه زیاد نوشت.
اصلا من دلم میخواد تا صبح بنویسم.کی میخواد جلوم رو بگیره؟هان؟اگه مردی بیا مثل من واضح و روشن جواب بده.
در ضمن ازین که اینجوری واسه ایمیل جواب سربالا دادین شدیدا و اکیدا به من برخورد و چون ضایع شدم دیگه حرف نمیزنم(بعد از10خط نوشتن این تصمیم رو گرفتم!!!!!!!)

خواهری چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:18 ب.ظ

یلدا بیا دیگه زودتر، نامرد دلم برات تنگ شده.
نه اونی که گفت میخوای داره اینجارو تخته کنی من نبودم،هر چیزی که اسم نداشت من نیستم عزیزم که!

عسل جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:18 ب.ظ

من بودم یادم رفته بود اسمم رو بنویسم آخه خیلی اعصابمو خورد کرده بودی

عسل جون حالا نمیشه با حرف حلش کنیم؟اصلا نیازی به کت در آوردن و آستین بالا زدن نیست.بابا تلمون قطع بود.من چجوری جواب نظر خصوصیت رو بدم؟دلمم برات تنگ شده بود عسیسم

خانه به دوش یکشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ب.ظ

سلام
چرا اینجوری فکر میکنی
وقتی دو نفر کنار هم هستن ایمیل زدن که ضرورتی نداره بنابراین باید بگردم توی فرمهای قدیمیم تا آدرسشو بهت بدم ( دروغ نگفتم)
با زن داداشت یه جورایی در ارتباطم ( هنوزم توی فکره )
از دعای خیرت هم ممنونم
بای

سلام.خب چون آدم بد بینی شدم/
یعنی دیگه بهشون زنگ نمیزنین؟دلتون واسشون تنگ نمیشه؟اخیلی بی معرفتین.
وای.مگه شما نمیدونین که دختر و پسر تا زمان عقد نامحرمن و این چیزا کراهت داره؟من نشنیده میگیرم(چشمک)
میگم شماره ی این فلفلی رو بدین خودم ۲سوته راضیش میکنم.اصولا احدی نیست که در مقابله زبونم کم بیاره.مخصوصا حالا که واسه شما حاضرم کلی قربون صدقه ی عروسمون برمو
خواهش آقا مصطفی.
بای

ناشناس دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ق.ظ http://alone-boy-m.blogfa.com

سلام
من ۷ ماهی میشه اینجا نیومدم سعید چی شد !؟

مرد

پاییـــــــــــــــــــــــــزان چهارشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ق.ظ

تولد وبلاگت مبارک یلدامما هم خوشحالیم که با یلدا اونم از نوع ازاد و رهاش آشنا شدیم .دختر ی از جنس نسیم .رها و دوست داشتنی و باصفا

اینایی که میگی منم دیگه؟ممنون عسیسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد